رهبرم سيد علي

اللهم احفظ امامنا الخامنه ای
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

خاطرات جنگ تحمیلی:

29 اردیبهشت 1394 توسط کوثر

256 بفرستید!!

برای اینکه شناسایی نشیم،تو مکالمات بی سیم برای هر چیزی یک کد رمز گذاشته بودیم،کد رمز آب هم 256 بود.من هم که بی سیم چی بودم،چندین بار با بی سیم گفنم:256 بفرستید،اما خبری نشد،دوباره گفتم برادرای تدارکات 256 تمام شد،برامون بفرستید،اما باز هم خبری نشد.تشنگی و گرمای هوا امان بچه ها رو بریده بود،من هم که کمی عصبانی شدم و متوجه نبودم،بی سیم را برداشتم و با عصبانیت گفتم: مگه شما متوجه نیستید برادرا؟؟میگم 256 بفرستید بچه ها از تشنگی مردند. تا اینو گفتم همه بچه ها زدند زیر خنده و گفتند:با صفا کد رمز رو که لو دادی! این جا بود که متوجه اشتباهم شدم و با بچه ها زدیم زیر خنده و همگی تشنگی را فراموش کردند.

راوی:آقای شالباف،مجله ی شاهد جوان،شماره 53

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

رهبرم سيد علي

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس